مهدي مهدي ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

مهدی جون معجزه ای از سوی خدا

شروع زندگی مجردی بدون مامانی

سلام درست شانزدهم فروردین 93 بود که دیگه وقتی صبح از خواب بیدارم شدم دستهای گرمت رو حس نکردم و متوجه شدم که طبق قرارمون رفتی سر کار تا مابتونیم در آینده زندگی راحت تری داشته باشم من به شما مامان کارمند و زحمت کشم افتخار میکنم مامان جونم وقتی رفتی اداره یه نامه برات نوشتم هروقت خوندی و به یاد من افتادی برام دعا کن و نگرانم نباش چون من و آجی جونم بچه های خوبی هستیم و شلوغی نمی کنیم و منتظرت می مو نیمممممم دوست دارم مامان گلی   ...
22 فروردين 1393

حج

سلام مهدی آرومم، قشنگم خوبی این تایپیک مربوط می شه به اومدن حج عزیز و بابابزرگ و خاله فرشته که در هتل کوروش برگزار شد. عکس زیر عکس های قشنگت با کیان جون(پسر دایی) عزیزت هست قربون هر دوتون بشم ...
10 فروردين 1393

مطب دکتر نیلی

سلام گلم دفعه قبل وقتی اومدی چالوس مامان جون و باباجون تو را برای چکاب بردن پیش دکتر نیلی ببین چه اخمی داری اینجا تو مطبه ...
7 فروردين 1393

دیر اومدن

سلام آرامش وجودم، سلام مهدی عزیزم ببخشید که خیلی دیر به وبلاگت اومدم آخه درگیر یه سری از کارها بودم الهی خاله قربون چشمات بشم حیف که ازت عکس خیلی کم دارم یه عکس از دستای کوچولوت دارم و یه عکس هم تو کریر هستی ببین اینم یه عکست از عرشیا جون(پسرخاله) که با تو گرفت ...
7 فروردين 1393
1